منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 894
:: کل نظرات : 1

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 2
:: تعداد اعضا : 24

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 15
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 349
:: بازدید ماه : 1257
:: بازدید سال : 3230
:: بازدید کلی : 102850
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 23 / 3

 

حکمت غیبت

  باید بدانیم غیبت حضرت ولی عصر(عج) طبق تقدیری است که از جانب خدای سبحان مقدر شده و حکمت هایی دارد، شاید یکی از علتها مساعد نبودن موقعیت زمانی باشد، همان طور که پیامبران برای ارشاد امت خود قیام کرده ولی به علت جهالت آنان با خطرهای جدی مواجه شدند و بالاجبار از امت خویش دوری گزیدند؛ مانند حضرت رسول اکرم(ص) که از ترس جان خود، مدتی را در شعب ابوطالب عموی بزرگوارشان گذراندند.

 

   حضرت ادریس(ع) نیز مدت بیست سال از ترس امت گمراه خود که دعوت او را رد کرده بودند غیبت کردند. حضرت موسی(ع) هم مدتی را دور از امت خویش سپری کردند به امید آن که فرصتی پیش آید تا ایشان بتوانند حق را احقاق کرده و باطل را ریشه کن نمایند.

 

   اصولا انبیا و اولیا هدفشان به اجرا گذاشتن قانون الهی بوده است، به همین دلیل برای حفظ جان خود سعی می کردند تا در زمان مناسب به اهداف خود دست پیدا کرده و سپس تسلیم سرنوشت شوند.

 

   خداوند متعال نیز حضرت مهدی(عج) را برای ریشه کردن هر نوع ظلم و ستم حاکم ذخیره کرده و آن حضرت را تا فرا رسیدن اجل حتمی از بلا محفوظ خواهند داشت و بر خلاف گذشته، ستمگران کوچک و بزرگ فرصتی نخواهند یافت تا خدشه ای به وجود نازنین آن یگانه حجت عالم وارد سازند.

 

   دلیل دیگری که می توان برای غیبت ایشان قایل شد، کثرت گناه و عدم اتحاد و انسجام در میان مسلمانان جهان است، و دیگر، عدم شناخت و نداشتن اطلاعات لازم در مورد آن سرور که سبب تاخیر در ظهور می شود، و علت دیگری که می توان در مورد غیبت در نظر گرفت، عدم شایستگی و توبه عده ای از افراد و طلب نکردن آن حضرت از جانب خدای منان است، در واقع هر حرکت سویی، سبب تاخیر در ظهور می شود و هر چه غیبت به تاخیر افتد مصیبت و گرفتاریهای مردم جهان هم بیشتر خواهد شد.

 

   علت دیگری برای غیبت حضرت مهدی(عج) آزمایش همگان است که خداوند برای دوست و دشمن قرار داده است و بدون شک غیبت آن حضرت تا پایان آزمایشات الهی و احقاق نتیجه باقی خواهد ماند.

 

   در غیبت، نعمانی از محمد بن خلاد روایت می کند که گفت: از حضرت موسی کاظم(ع) شنیدم که فرمود:

                            « احسب الناس ان یترکوا ان یقولو وهم لا یفتنون »

« آیا مردم گمان کردند که (خداوند) آنان را به حال خود می گذارد که بگویند ایمان آوردیم و امتحانی هم ندهند؟ »

 

   سپس (حضرت از من در مورد این آیه شریفه پرسید) مقصود چه امتحانی است؟ عرض کردم: قربانت گردم به نظر ما مقصود آزمایش در امر دین است. حضرت فرمود: « مانند طلا امتحان می شوند؛ همچون طلا خالص می گردند.»

 

   روایت است: خداوند مرگ و حیات را قرار داده تا مردم را امتحان کند و معلوم شود کدام یک از بندگان از حیث عمل بهتر هستند. باید توجه کرد که بر سر دوراهی ها و تردیدها، آن که مخالف هوای نفس و نزدیک به رضای الهی است انتخاب شود؛ زیرا امتحان سنت الهی است و همه در دنیا امتحان می شوند حتی بندگان خوب خدا.

 

   حضرت امیرالمومنین علی(ع) در این باره می فرمایند:

   « و حتی لا یبقی منکم الا کالکحل فی العین!. هیهات، هیهات، لا یکون فرجنا حتی یذهب الکدر و یبقی الصفو.»

   « تا از شما باقی نباشد جز به مقدار سرمه در چشم! هیهات، هیهات که فرج ما واقع نمی شود مگر بعد از آن که تیره ها از بین بروند و فقط صاف ها بمانند.»

 

امام جواد(ع) می فرمایند: « امام بعد از من، پسرم (امام هادی) است که امر او، امر من و گفته او، گفته من و اطاعت او، اطاعت من است و امام بعد از او پسرش حسن(امام حسن عسگری) است که امر او، امر پدرش، گفته او، گفته پدرش و اطاعت او، اطاعت پدرش می باشد (آنگاه امام جواد سکوت کردند) عرضه شد: ای فرزند رسول خدا! امام بعد از حسن کیست؟ (امام جواد) به شدت گریست و فرمود: بعد از حسن، پسر او قائم و منتَظر است.

   گفته شد: چرا به او «قائم» گفته می شود؟ فرمود: زیرا او بعد از آنکه یادش از بین می رود، قیام می کند و پس از آن که بیشتر قایلان به امامتش از اعتقاد خود بازگردند او ظهور می کند.

 

   گفته شد: چرا به او «منتَظر» می گویند؟ فرمود: زیرا برای او غیبتی طولانی هست که مومنان مخلص، ظهور او را انتظار می کشند و صاحبان شک او را انکار می کنند و منکران نام و یاد او را مسخره می نمایند، (بدانید) هر کس وقت تعیین کند دروغ می گوید، هرکس شتاب کند هلاک می شود، هرکس تسلیم اراده خدا شود نجات می یابد.»

 

   در حدیث دیگر نقل شده است:

« در قائم ما شش نشانه از شش پیامبر است: نشانه ای از حضرت نوح، نشانه ای از حضرت ابراهیم، نشانه ای از حضرت موسی، نشانه ای از حضرت عیسی، نشانه ای از حضرت ایوب و نشانه ای از حضرت محمد(ص).

نشانه اش از حضرت نوح، طول عمر اوست.

نشانه اش از حضرت ابراهیم، تولد پنهان و گوشه گیری او از مردمان است.

نشانه اش از حضرت موسی، مخفی بودن ولادت و غیبت اوست.

نشانه اش از حضرت عیسی، اختلاف مردم در حق اوست.

نشانه اش از حضرت ایوب، فرج بعد از شدت و گشایش بعد از گرفتاری است.

نشانه اش از حضرت محمد(ص)، خروج او با شمشیر است.»

 

   حضرت قائم(عج) در نامه ای به سفیرش محمد بن عثمان این چنین می نویسد:

« اما در مورد علت غیبت، خدای تبارک و تعالی می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! هرگز نپرسید از مسایلی که اگر فاش شود شما را اندوهگین سازد ... هر یک از پدران من، بیعتی از طاغوت های زمان به گردن داشتند ولی به هنگامی ظهور خواهم نمود که بیعت احدی از طاغوت ها به گردنم نباشد.

    اما کیفیت انتفاع مردم از وجود من ذر زمان غیبت همانند انتفاع آنان از خورشید است هنگامی که ابرهای تیره آن را بپوشاند، من امان برای اهل زمین هستم، همان طور که ستارگان امان برای اهل آسمان است،

   در مورد مسائلی که به شما سودی نخواهد داشت پرسش نکنید و در مورد آنچه برای شما بیان شده، خود را به زحمت نیندازید و در رابطه با تعجیل فرج، بسیار دعا کنید که فرج شما نیز به آن بسته است و سلام بر کسی که از هدایت پیروی کند.

 


:: بازدید از این مطلب : 430
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 14 / 3

 یست و پنجمین سال از عروج ملکوتی رهبرکبیر انقلاب اسلامی،امام خمینی(ره) احیاگر اسلام ناب محمدی ، قافله سالار خونین پانزده خرداد و موسس حکومت دین مدار و مردم سالار می گذرد، اما همچنان یاد او و اندیشه های رهایی بخش آن پیر جماران، چنان بر دل و جان های آزادگان جهان و همه مسلمانان دنیا حکومت می کند که هر چه زمان می گذرد، عمق و ژرفای بیشتری می یابد .

امروز خداوند بزرگ را سپاس گذاریم که در پرتو اندیشه و مکتب سیاسی امام (ره)و در سایه ولایت و رهبری خلف صالحش حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(مدظله العالی) و درک و بصیرت بالای پیروان ایشان، کشور عزیزمان به رغم محدودیت ها و تحریم های دولت خودکامه آمریکا ومتحدانش با عزت و سر افرازی، قدرتمند تر از گذشته به پیش می رود .

اینک بر خود لازم می دانیم تا ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی (ره) و قیام خونین 15 خرداد را به همه شما بزرگواران علی الخصوص همتباران فهیم و ولایتمدار سادات جلیل میرسالاری تسلیت و تعزیت عرض نماییم.


:: بازدید از این مطلب : 601
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 14 / 3

 

گل رفت و شمیم خوشش اینجاست هنوز

بلبل به هوا ی گل چه شیداست هنوز

رفتی ز جهان اگر چه ای روح خدا

لیکن علم مهر تو بر پاست هنوز

رحلت جانسوز امام خمینی(ره) تسلیت باد


:: بازدید از این مطلب : 459
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 13 / 3

 


:: بازدید از این مطلب : 1150
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
چهار شنبه 12 / 3

 

 

 

ولادت حضرت ابوالفضل,میلاد حضرت ابوالفضل,تولد حضرت ابوالفضل

حضرت ابوالفضل العباس نخستين فرزند از ازدواج حضرت امير المؤمنين على(عليه السلام) و ام البنين بود ايشان در روز چهارم شعبان  سال 26 هجرى در مدينه چشم به جهان گشودند.

 

 

 

ماجراى ازدواج على(عليه السلام) با ام البنين

قضيه ازدوادج مادر مكرمه اش ام البنين با حضرت على(عليه السلام) بدين گونه بود كه پس از شهادت حضرت زهرا(عليها السلام) على(عليه السلام) برادرش عقيل كه در علم نسب شناسى آگاهى كامل داشت و قبايل و خصلت هاى اخلاقى و روحى انها آشنا بود را به حضور طلبيد و از وى خواست كه براى آن حضرت همسرى شايسته و از قبيله اى كه اجدادش از شجاعان و دلير مردان باشند پيدا كند تا ثمره ازدواجشان فرزندانى شجاع و رشيد باشند پس از مدتى عقيل زنى از طايفه بنى كلاب را به حضرت معرفى كرد كه داراى آن ويژگى ها بود نامش فاطمه دختر حزام بن خالد بود و نياكانش همه از دليرمردان بودند. حضرت با وى ازدواج نمود و او نيز وظيفه مادرى و سر پرستى براى فرزندان حضرت زهرا(عليها السلام) را به عهده گرفت و آنان را چون فرزندان خود بلكه بيشتر از فرزندانش دوست مى داشت گويند وقتى وى را فاطمه صدا مى زدند وى گفت مرا فاطمه صدا نكنيد زيرا فرزندان با شنيدن نام فاطمه به ياد غم هاى مادرشان مى افتند و ناراحت مى شوند بلكه مرا خادم خود بناميد. و حضرت على(عليه السلام) ولى را ام البنين يعنى مادر پسران ناميد و به اين نام شهرت يافت.

 

تولد حضرت عباس

حضرت ابوالفضل نخستين فرزند از چنين بانوى با معرفت و حق شناسى بود تولد وى، خانه على(عليه السلام) و دل مولا را غرق نور و سرور ساخت وقتى كه به دنيا آمد حضرت على(عليه السلام) در گوش او اذان و اقامه گفت نام خدا و رسول خدا را بر گوش وى خواند و نام او را عباس قرار داد.

 

با آن كه اين نوزاد بسيار خوش منظر و زيبا بود به طورى كه وى را قمر بنى هاشم ناميده اند و به ماه شب چهارده تشبيه نموده اند و حضرت وى را به نام عباس نام نهاد و آن به اين علت بود كه عباس هم به معناى شير شرزه و خشمگين است و هم به معناى عبوس و چهره گرفته زيرا كه ايشان نسبت به ظالمان چهره اى خشمگين داشتند.

 

در روز هفتم تولدش گوسفندى را به عنوان عقيقه ذبح كردند و گوشت آن را به فقرا صدقه دادند.

 

با آن كه هنگام تولد پدر خوشحالى مى كند، حضرت گاهى قنداقه عباس خردسال را در آغوش مى گرفت و آستين دست هاى كوچك او را بالا مى زد و بر بازوان او بوسه مى زد و اشك مى ريخت حضرت در پاسخ ام البنين نسبت به اين كار فرمود اين دست ها براى كمك و يارى به برادرش حسين قطع خواهد شد.

 

حضرت عباس در خانه على(عليه السلام) و در دامان مادر با ايمان وفادارش و در كنار امام حسين رشد كرد و درس هاى بزرگ انسانيت صداقت و اخلاق را فرا گرفت تربيت خاص امام على(عليه السلام) بى شك در شكل دادن به شخصيت فكرى و روحى اين نوجوان سهم عمده اى داشت روزى حضرت على(عليه السلام) عباس خردسال خود را نشاده بود و حضرت زينب(عليها السلام) هم حضور داشت امام به اين كودك عزيز گفت به بگو يك عباس گفت يك فرمود بگو دو عباس خوددارى كرد و گفت شرم دارم با زبانى كه خدا را به يگانگى خوانده ام دو بگويم حضرت از معرفت اين فرزند خوشحال شد و پيشانى عباس را بوسيد.

 

شجاعت و شهامت عباس

دلاورى هاى اين نوجوان از زمان پدر بزرگوارش در جنگ هاى آن حضرت با مخالفين نمودار بود كه برخى جلوه هايى از شجاعت اين نوجوان را در جنگ صفين در تاريخ ثبت كرده اند. گويند: در يكى از روزهاى نبرد صفين نوجوانى از سپاه على(عليه السلام) بيرون امد كه نقاب بر چهره داشت و از حركات او نشانه هاى شجاعت، هيبت و قدرت هويدا بود از سپاه شام كسى جرأت نكرد به ميدان بيايد معاويه يكى از مردان سپاه خود به نام ابى شقاء كه دلاورى نام آور بود را گفت به جنگ اين جوان برو وى گفت اى امير شأن بالاتر از آن است كه جنگ وى بروم بلكه من هفت پسر دارم و يكى از آنها را مى فرستم تا او را از پاى درآورد وى يكى از پسرانش را فرستاد كه از پاى درآمد پسر بعدى اش را فرستاد كه او هم به سرنوشت برادر قبل دچار شد تا اين كه هر هفت پسر در نبرد با او كشته شدند و در اين هنگام پدر خود به ميدان كارزار آمد و پس از رد و بدل شدن ضرباتى چند ابن شعثاء نيز بمانند فرزندانش به هلاكت رسيد كه اين موجب تعجب حاضران شد حضرت على(عليه السلام) وى را فرا خواند و نقاب از چهره اش برداشت و پيشانى اش را بوسيد و در اين هنگام همگان ديدند كه اين نوچوان عباس بن على قمر بنى هاشم است.

 

و همچنين نقل كرده اند در جنگ صفين هنگامى كه سپاه معاويه بر آب مسلط بودند و سپاه اسلام در تشنگى به سر مى برد جمعى را در ركاب امام حسين(عليه السلام) فرستاد كه شريعه فرات را از سپاه دشمن پس بگيرند كه در اين جمع كه موفق به باز كردن راه آب براى سپاه اسلام شده بودند حضرت عباس نيز حضور داشت.

 

پس از مرگ معاويه كه حاكم مدينه مى خواست از امام حسين(عليه السلام) براى خلافت يزيد بيعت بگيرد سى نفر از جوانان بنى هاشم به فرماندهى حضرت عباس با شمشيرهاى برهنه بيرون خانه و پشت در ايستاده بودند و منتظر اشاره امام بودند كه اگر نيازى باشد مانع بروز هر حادثه اى شوند و اينان در تحت فرماندهى حضرت عباس قرار داشتند.

 

فضائل عباس

حضرت امام سجاد درباره حضرت عباس مى فرمايد: خداوند عمويم عباس را رحمت كند كه در راه برادرش ايثار و فداكارى كرد و از جان خود گذشت چنان فداكارى كرد كه دو دستش قلم شد خداوند نيز به او همانند جعفر بن ابى طالب در مقابل آن دو دست قطع شده دو بال عطا كرد كه با آنها در بهشت با فرشتگان پرداز مى كند عباس نزد خداوند مقام و منزلتى بسيار بزرگ دارد كه همه شهيدان در قيامت به او غبطه مى خورد.

 

چنانچه شاعر نيز در اين باب مى گويد:

چون اقتدا به جعفر طيار كرده ايم    برد از ماست با پرِ جان در فضاى دوست

در پيروى زخط علمدار كربلاست    دوستى كه داده ايم به راه رضاى درست

 

امام صادق نيز در ستايش از حضرت عباس مى فرمايد:

عموى ما عباس داراى بصيرة نافذ و ايمانى استوار بود همراه امام حسين جهاد كرد و آزمايش خوبى داد و به شهادت رسيد.

 

علم عباس

وى تنها به عنوان يك قهرمان نامدار و دلاور مطرح نبود بلكه فضائل علمى، تقوايى او و دانش رفيع را از خردسالى از سرچمشه علوم الهى به دست آورده بود چنانچه برخى روايات اشاره به اين نكته دارند كه وى از زمان كودكى شروع به تغذيه علمى نموده است.

مقام فقهى او بسيار بالا بوده است و در نزد راويان مورد وثوق و اعتماد بوده است و از جهت پارسايى در درجه بالا قرار داشت چنانچه برخى از رجاليون درباره ايشان گفته اند: عباس از فقيهان و دين شناسان اولاد ائمه بود، عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاك بود و ديگران نيز وى را اين گونه تعريف نموده اند كه عباس از بزرگان و فاضلان فقهاى اهل بيت بود بلكه وى عالم استاد نديده بود.

 

حضرت عباس و امام حسين(عليهم السلام)

حضرت عباس همان جايگاه را نسبت به امام حسين(عليه السلام) داشت كه حضرت على نسبت به پيامبر(صلى الله عليه وآله)داشت ايشان پشتوانه و تكيه گاهى براى امام حسين بودند چنانچه امير المؤمنين چنين جايگاهى را نسبت به پيامبر داشت.

 

عباس همان طور كه على(عليه السلام) هميان نان و خرما به دوش مى گرفت و براى مستمندان مى برد او نيز به اتفاق برادرش حسين(عليه السلام) بسيارى از گرسنگان مدينه را سير مى كرد عباس همچنانكه على كه باب حوائج دربار پيامبر بود و هر كس رو به ساحت ايشان مى كرد اول على(عليه السلام) را مى خواند وى نيز باب حوائج آستان امام حسين بود و هر كس براى رفع حوائج به دربار حسين مى شتافت عباس را مى خواند.

 

عباس مانند پدر كه در بستر پيغمبر خوابيد و فداكارى كرد در روز عاشورا براى اطفال و آوردن آب فداكارى كرد.

 

القاب حضرت عباس

براى ايشان 16 لقب شمرده اند كه هر كدام جلوه اى از فضائل، كرامات و عظمت وى را نشان مى دهد و ما برخى از آنها را برمى شمريم.

 

1 ـ عباس: چون مثل شير حمله مى كرد دلير بود ترس در دل دشمن مى ريخت و فريادهاى حماسى اش لرزه بر اندام حريفان مى افكند.

 

2 ـ ابوالفضل: نام پسرش فضل بود و هم اين كه وى پدر فضيلت و خوبى ها بود و فضل و نيكى زاده او و مولود سرشت پاكش بود.

 

3 ـ ابوالقربه: (پدر مشك) به خاطر مشك آبى كه بر دوش مى گرفت و از كودكى ميان بنى هاشم سقايى مى كرد.

 

4 ـ سقا: به خاطر اين كه آب آور تشنگان بخصوص در سفر كربلا بود.

 

5 ـ قمر بنى هاشم: وى در ميان بنى هاشم زيباترين و جذاب ترين چهره را داشت و چنين ماه درخشان در شب تار مى درخشيد.

 

6 ـ باب الحوائج: آستان رفيعش قبله حاجات و توسل به آن حضرت بر آورند و نياز دردمندان است.


:: بازدید از این مطلب : 542
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
چهار شنبه 12 / 3

 

کتاب شناس و نسخه شناسی که عالم علم انساب بود/ روابط آیت الله روضاتی با امام موسی صدر

فرهنگ > دین و اندیشه - آیت الله سید محمدعلی روضاتی در خانواده ای اهل علم و روحانی متولد شد و نسب این خانواده به 'سید محمدباقر خوانساری اصفهانی' صاحب کتاب 'روضات الجنات' باز می گردد.
 

حجت الاسلام و المسلمین دکتر رسول جعفریان ، محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام با اشاره به علاقه در علوم رجال، شرح حال و تحقق آثار گذشتگان، گفت: این عالم دینی در علم انساب بی نظیر بود.

وی تصریح کرد: خاندان روضاتی خاندانی اصیل، شریف و شناخته شده و اهل علم بوده و هستند. این محقق تاریخ اسلام گفت: آیت الله روضاتی اهل کتاب و نسخ خطی بودند و چندین سال در قم به فراگیری علوم دینی پرداختند.

وی گفت: امام موسی صدر از دوستان آیت الله روضاتی بودند و تا موقعی که در ایران بودند با این عالم دینی رابطه علمی و دوستانه داشتند.

حجت الاسلام جعفریان با اشاره به تلاش های آیت الله روضاتی در باره نسخ قدیمی و خطی به ویژه کتاب روضات الجنات، افزود: بیشترین تخصص آیت الله روضاتی علم رجال، انساب و شرح حال بود. وی اظهار داشت: آیت الله روضاتی در این علوم زحمات زیادی کشیدند که اینک دست نوشته های ایشان به صورت خطی موجود است.

نویسنده کتابهای تاریخ اسلام گفت: آیت الله روضاتی به عنوان محققی در جهان اسلام علاقه فراوانی به نسخ خطی داشتند و چندین جلد فهرست نسخ خطی را به نگارش درآورده اند. وی حمایت از محققان را از ویژگی های آیت الله روضاتی برشمرد و اظهار داشت: بسیاری از عالمان و دانشمندانی در قم حضور دارند که در زمینه های تصحیح آثار فقهی از راهنمایی و حمایت های آیت الله روضاتی بهره مند شدند.

این پژوهشگر تاریخ اسلام افزود:یکی از تخصص های آیت الله روضاتی در زمینه نهج البلاغه و نسخ خطی آن بود.

وی با اشاره به درج نام 'شیخ آقا بزرگ تهرانی' در کتاب 'الذریعه' از آیت الله روضاتی، گفت: وی یادداشتهایی بر کتاب الذریعه نوشته اند که در دوجلد به چاپ رسیده است.

حجت الاسلام جعفریان تصریح کرد: این محقق دینی بیش از 50 سال یادداشت هایی بر کتاب 'طبقات الاعلام الشیعه' نوشتند که بتازگی در قالب یک کتاب توسط انتشارات مجلس شورای اسلامی به چاپ رسیده است.

وی تصریح کرد: آیت الله روضاتی در دو کتاب خود با عنوان 'دو گفتار' مقالات پژوهشی بسیار را تالیف کرده اند که برای برخی از آنها 50 سال تحقیق کرده اند.

این محقق تاریخ اسلام گفت: آیت الله روضاتی در کتابهای خود دقت فراوانی داشتند که مبادا از نظر نگارشی و تحقیق یک کلمه کم یا زیاد شود.

وی تصریح کرد: اگر یادداشت ها، حواشی و نکاتی که این عالم دینی بر کتاب های چاپی نوشته اند و در جاهای مختلف به نگارش درآورده اند به صورت یکجا جمع شود بالغ بر 20 جلد کتاب قطور خواهد شد.

پژوهشگر تاریخ اسلام با اشاره به ویژگی های اخلاقی و تقوایی آیت الله روضاتی گفت: این عالم دینی فردی باایمان، اهل پژوهش، کتاب دوست و کتاب شناس و دارای ارتباطات قوی مردمی بود.

وی تصریح کرد: آیت الله روضاتی بیش از اینکه در بین مردم شناخته شده باشند به واسطه چهره علمی که داشتند در بین محققان دارای جایگاهی بزرگ هستند و با بزرگانی چون آیت الله استادی و آیت الله شبیری زنجانی همواره ارتباطات علمی و دوستانه داشتند.

وی با بیان اینکه آیت الله روضاتی در علم فقه دانش خوبی داشتند، تصریح کرد: تخصص این عالم ربانی انساب و رجال و همچنین نسخ خطی بود و در این زمینه دقتی بسیار بالا داشتند.


:: بازدید از این مطلب : 551
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
چهار شنبه 12 / 3

 

مرحوم آیت الله بروجردی در علم انساب و شناخت دقیق وکامل سلسه سادات نیز استادی مبرز و صاحب نظر بودند. آنچه ایشان در رسالۀ انساب خاندان خود نوشته اند، و خداوند توفیق ترجمه آن را به نویسنده داده است، گواهی بر این معنی و دور نمائی از این واقعیت است. نه تنها انساب سادات و علویان، بلکه انساب بسیاری از علمای بزرگ را نیز به خوبی در ذهن داشتند، و گاهی در خلال درس به مناسبت ها اظهار می کردند و اهل اطلاع چنان که باید درک می نمودند.

 

به یاد دارم در یکی از سالهای بین 1328 تا 1330 شمسی بود که در طبقه فوقانی مدرسۀ فیضیۀ طرف دست چپ ورودی از میدان آستانه، جنب حجرۀ استاد شهید مطهری، مجلس جشنی گرفتند. گفتند مجلس به خاطر این است که آیت الله بروجردی می خواهد عمامۀ سیاه به سر آقای میرجهانی اصفهانی بگذارد که تا آن موقع (به سن شصت سالگی) شیخ بوده و عمامه سفید بر سر داشته است!

 

من هم در آن مجلس حضور داشتم. نخست مرحوم حاج انصاری واعظ مشهور قم دربارۀ نسب عالی سادات بازماندگان دودمان حضرت رسول اکرم (ص) سخن گفت که پیغمبر فرموده است«لعن الله داخل النسب ولعن الله خارج النسب» ....، و در پایان اعلام  داشت که بر حضرت آیت الله بروجردی ثابت شده است که آقای میرجهانی سید هستند، وباید عمامه سیاه که علامت سادات است به سر بگذارند.

 

آن گاه مرحوم آیت الله بروجردی طی شور و هیجان حضار عمامۀ سفید را از سر آقای میر جهانی برداشتند، وعمامه سیاه به سر او گذاشتند، وبه دنبال آن صدای صلوات حاضران مجلس که همه از علما و فضلا وطلاب علوم دینی بودند برخاست. مرحوم میرجهانی تا سالها بعد در قید حیات بود. به تهران آمد، و با همان عمامۀ سیاه در میان مردم شناخته می شد و اهل فضل و حال بود. کتابهائی هم تألیف کرده و چاپ و منتشر شده است.

 

آیت الله حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی در رابطه با علم انساب آیت الله بروجردی می گویند:«ناگفته نماند که آن فقیه بزرگ اسلام، در علم انساب نیز، محقق ومتبحر بود، چنان که در مورد شجرۀ یکی از سادات عالیقدر، در خارج از ایران، بعضی از علمای انساب عامه، تشکیک یا رد کرده بودند و ایشان با اطلاع وسیعی که از این علم داشتند، محققانه شبهه را رفع نمودند. دریک جریان عجیب دیگر نیز، ایشان از حفظ، شجرۀ انساب چند سلسله از سادات را تا آن جا که به هم متصل می شوند از حفظ خوانده بودند».


:: بازدید از این مطلب : 868
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 11 / 3

 ارسال به دوستان

 
 

مصحف منسوب به امام حسین(ع) از آیه 72 سوره کهف تا آخر سوره طه را شامل می‌شود و روی پوست آهو به خط کوفی نگاشته شده است.

خبرگزاری فارس: عکس/ دستخط منسوب به امام حسین(ع)
  •  
  •  

 

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، در سوم شعبان سال چهارم هجری، دومین فرزند گرامی امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهرا(س) متولد شد.

بر اساس روایات اسلامی، این امام همام همچون پدر و جد بزرگوارش از خط خوشی برخوردار بود.

تصویری که مشاهده می‌شود، قرآن منسوب به دستخط مبارک حضرت سیدالشهدا(ع) است که روی پوست آهو به خط کوفی جلی نگاشته شده است:

 

 

این مصحف شریف از آیه 72 سوره کهف تا آخر سوره طه را شامل می‌شود. صفحه نخست این قرآن دارای مُذهّب و در صفحه آخر آن رقم مبارک «کتبة حسین بن علی» کتابت شده است.

مصحف شریف منسوب به امام حسین(ع) هم‌اکنون در کنار 75 نسخه دیگر خطی از قرآن کریم در موزه آستان قدس رضوی نگهداری می‌شود.



:: بازدید از این مطلب : 545
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 6 / 3


:: بازدید از این مطلب : 773
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
این وبلاگ برای معرفی طایفه سادات صحیح النسب میرسالاری طراحی گردید .در این وبلاگ اداب ورسوم ،مطالب تاریخی،معرفی شخصیت هاو...........می پردازیم
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شمادرباره هیئت امنای امامزاده میرسالار(ع)

پیوندهای روزانه